من و تو گوگوش
|
|
من و تو با هميم اما دلامون خيلي دوره
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره
نداريم هيچ كدوم حرفي كه بازم تازه باشه
چراغ خنده هامون خيلي وقته سوت وكوره
من و تو من و تو من و تو
هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم
نشستيم خيلي شبها قصه گفتيم از قديما
يه عمره وعده ها افتاده از امشب به فردا
تمام وعده ها رو داديم و حرفارو گفتيم
ديگه هيچي نمي مونه براي گفتن ما
من و تو من و تو من و تو
هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم
گلاي سرخمون پوسيده موندن توي باغچه
ديگه افتاده از كار ساعت پير رو تاقچه
گلاي قالي رنگ زرد پاييزي گرفتن
اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من
من و تو من و تو من و تو
هم صداي بي صداييم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم
من و تو من و تو من و تو
من و تو
نظرات شما عزیزان:
|
چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, |
|
|
|